حرف بزن ابر مرا باز کن

ساخت وبلاگ

جشنواره داشت تموم می‌شد و مشخص بود فیلم بعد از جشنواره تا مدت‌ها اکران نمی‌شه. معلوم بود بعدش هزار تا دردسر و سانسور و غیره توی فیلم اتفاق می‌افته. تو سینما استقلال بودیم. دیوونه شدیم تا تونستیم برسیم به فیلم. آدم بلیت نداشته باشه یه نصف روز تو صف وایساده باشه و بعد این سکانس‌های دیوونه کننده رو ببینه.

+ یادش بخیر از همه چیز و همه‌کس می‌گفتیم الا حرف اصلی‌مون رو. الا اون چیزی که باید می‌گفتیم رو. الا حرف دلمون رو. آخرشم رسیدیم. دیدی؟

اولش کجا بودم؟...
ما را در سایت اولش کجا بودم؟ دنبال می کنید

برچسب : حرف بزن ابر مرا باز کن,حرف بزن ابر مرا باز کن دیر زمانیست که بارانیم,حرف بزن ابر مرا باز كن,شعر حرف بزن ابر مرا باز کن, نویسنده : mlafcadiog بازدید : 207 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 17:29