حالا همهمان در آن مدرسه تنها امیدی که داشتیم زنگ ریاضی بود. زنگی که آقای معلم سیبیلویش ما را به دنیاهای مختلف میبرد. به ما محبت یاد میداد و شریک تنهاییهایمان میشد. برای چند ساعت حس میکردیم دیگر جنگ زده نیستیم. فقیر نیستیم. پایین شهری نیستیم و بعضیهایمان حس میکردیم دیگر بیپدر هم نیستیم.
ادامه مطلببرچسب : نویسنده : mlafcadiog بازدید : 141