خوشحال بودم. نمیدونم چرا. ولی حس میکردم الان باید آبجی بزرگه درس بزرگی گرفته باشه. که بفهمه یه بار که من اونجا براش نبودم چی به سرش اومد. البته انتظار نداشتم کارما انقدر زود جواب بده! و انقدر هم سخت بگیره که کلی هزینه رو دستشون بذاره. شب که اومدم هنوزم حس خوبی داشتم.
ادامه مطلب
برچسب : نویسنده : mlafcadiog بازدید : 153