پاییز که رفتم تو این مدرسه یه دوست قدیمی بعد یه سال دوباره ازم سراغ گرفت. گفت یه کار تو صدا و سیما هست که میتونی دوباره شروع کنی. بهش گفتم میشه فکر کنم بهت زنگ بزنم و همون لحظه میدونستم جوابم منفیه. رویاهام دوباره از ناخودآگاهم اومده بودن بیرون و میگفتن دنبالمون کن. پیدامون کن. برای داشتنمون تلاش کن. میتونستم همون هفته اول مدرسه رو رها کنم. کتاب داستان مک کی و اصول فیملنامه سیدفیلد رو از قفسه خاک خورده سینمایی کتابخونهام بکشم بیرون و دوباره شروع کنم.
ادامه مطلببرچسب : نویسنده : mlafcadiog بازدید : 172