توی هتل با مستر لی وسط بندرعباس بودیم. آخر شب بود و هوای شرجی بیرون آدم رو کلافه میکرد. خودشون میگن این موقع سال هوا خیلی خوبه تازه. من که میگم جهنمه. تو رستوران مستر لی بهم گفت زن بگیر. گفتم پیداش , ...ادامه مطلب
کولهام رو جمع کردم که برم کرمانشاه... دلم گرفته از غروبی... نمیدونم چرا... شب با خودم فکر میکردم که الان باید یکی بود که هی پیام میداد و میگفت میخوای برسونمت تا ترمینال؟ باید یکی بود که وسایلم , ...ادامه مطلب
دو سال پیش بود فکر کنم که شب عید مطلبی گذاشتم که از سر کار با یه بسته شکلات به عنوان هدیه عید دارم برمیگردم خونه و خوشحالم که یه شغل پارهوقت دارم. بعد شاکی بودم که برادرم کلی مزایا و عیدی و اینها د, ...ادامه مطلب
28 اسفند رفتم سفر و پیش خودم فکر کردم میشه شما رو هم شریک سفرم کنم. یعنی دقیقا یه عکس تو حیاط خونه گرفتم از چمدون و کوله و پاهام با همون کفش معروفم و بعدش گفتم پستش میکنم شب و هر شب هم هر جا که بتونم, ...ادامه مطلب
از پارسال شهریور که تصمیم گرفتم برنامه ازدواج را کلید بزنم و موردهایی را که میشناسم لیست کردم و به اتفاقات زندگی جدیتر از دریچه پیدا کردن آدم مناسب نگاه کردم و تقریبا ناامید از معرفی کردن یک دختر م, ...ادامه مطلب
نشسته بودیم وسط کویر. بهم گفت: میدونی همین الان چقدرش از بین انگشتامون لیز خورده و ریخته؟ گفتم چی؟ گفت زندگی رو میگم دیوونه. گفتم هوم. ولی اینا که نمیریزه. گفت خب همین الان نم بارون زد بهشون دیوونه. خندیدم و گفتم نم بارون بزنه به زندگیمون چی؟ , ...ادامه مطلب
کی برای ما آگهی میچسبونه؟ + نون دال الف: من اون پست رو خوندم و این رفیق قدیمی جواب کامنت من رو هم هنوز نداده. بهش بگو دست بردار از این در وطن خویش غریب..., ...ادامه مطلب
بچه که بودم با داداشم خیلی دعوام میشد. تو شوخی و جدی کتککاری هم کم نکردیم. چهار سال از من بزرگتر بود و من همیشه کتک میخوردم. یه بار بدجور دعوامون شد. یه مشت زد تو صورتم و هنوز که هنوزه دردش رو حس م, ...ادامه مطلب
دیشب وسط فیلم دیدن یه سکانسی بود که تاب مقاومت رو ازم گرفت و پستش کردم. دارم فیلمای اسکار امسال رو میبینم. درسته. بعد مدتها. دوباره دارم به اصل خودم برمیگردم. هرچند میدونم نمیتونم زیاد تو فضاش بم, ...ادامه مطلب
نمیدونم چطوری میخوای این پیشنهادت رو جبران کنی غمی. ولی کار سختیه. روز جمعهام خراب شد. غم عالم رو سینهام نشست و دارم هی فکر میکنم و فکر میکنم و فکر میکنم و به جوابی نمیرسم برای این سوال..., ...ادامه مطلب
کاری که این روزها مدام دارم تکرارش میکنم و به نوعی به لذت جاری در روزهای آخر سالم تبدیل شده. ماجرایی که خیلی وقت پیش در موردش نوشتم و به نظرم باید حداقل سالی چهار بار اون متن رو بخونم. , ...ادامه مطلب
ایشالا دلاتون گرم گرم باشه. سرمای زمستون امسال رو فقط با کنار هم بودن میشه گذروند. قدر اونایی که کنارتون هستند رو بدونید. سفرههای همهمون امسال کوچیکتر شده بود. آب رفته بود. تعارف که نداریم. خیلیامو, ...ادامه مطلب
همیشه دوست داشتم منم یکی از این عکسا بگیرم. امروز اتفاقی وقتی داشتم برمیگشتم یادم افتاد دو ماه پیش از این درخته عکس گرفته بودم. خیلی برگای خوشرنگی داشت تو پاییز. خدا بالاخره قسمتم کرد! یه آرزو تو ل, ...ادامه مطلب
غمی که پست میذاره من حتما میرم میخونمش. نه اینکه دوستش دارم یا از اخلاقیاتش خوشم بیاد اونا به کنار که کلا یه جورایی فازهامون خیلی جورن تو یه سری مسائل، ولی بیشتر به خاطر اینکه متنهایی که مینویسه ه, ...ادامه مطلب