اولش کجا بودم؟

متن مرتبط با «عطر تو از یراحی» در سایت اولش کجا بودم؟ نوشته شده است

یا چطور از درد کشیدن لذت ببریم...

  • دل کندم. باید مسئولیت همه چیز رو خودم گردن می‌­­­گرفتم. چمدون رو برداشتم گذاشتم صندوق عقب. سوار شدم. مامان کنار ماشین بغض کرده بود. شیشه رو دادم پایین. فایده نداشت. پیاده شدم بغلش کردم و بوسیدمش و گف, ...ادامه مطلب

  • دونه تو بکار!

  • میدونی اوضاع چطوریه؟ بذار رک باشیم دیگه. هر روز داریم این چیزا رو میشنویم. یه طوری که دلت میخواد هر شب که خوابت میبره و صبح چشمات رو باز میکنی بفهمی تمام این 30 سال یه کابوس بوده. یه کابوس طولانی که , ...ادامه مطلب

  • جشن تولد دلبر در شاه‌گلی تبریز!

  • شب اول تبریز چندتا رستوران معروف داره. خوب بودنش رو باید امتحان کنید. ولی خب حداقل به اسم اینها شناخته شده‌تر هستند. تصمیم گرفتم برم رستوران جلالی و شام بخورم. فکر کنم چندتا شعبه تو تبریز داره. من رف, ...ادامه مطلب

  • بذارید دو سال بعد بهتون بگم چی بود!

  • دو سال پیش بود فکر کنم که شب عید مطلبی گذاشتم که از سر کار با یه بسته شکلات به عنوان هدیه عید دارم برمی‌گردم خونه و خوشحالم که یه شغل پاره‌وقت دارم. بعد شاکی بودم که برادرم کلی مزایا و عیدی و اینها د, ...ادامه مطلب

  • آشنایی در کافه‌های خونین یا برائت از نیکولا با فریاد موکوشله‌!

  • از پارسال شهریور که تصمیم گرفتم برنامه ازدواج را کلید بزنم و موردهایی را که می‌شناسم لیست کردم و به اتفاقات زندگی جدی‌تر از دریچه پیدا کردن آدم مناسب نگاه کردم و تقریبا ناامید از معرفی کردن یک دختر م, ...ادامه مطلب

  • خیلی غصه‌ام گرفت اون روز آخه منم دلار از نزدیک ندیده بودم هنوز!

  • این هفته یکی از سخت‌ترین هفته‌های زندگیم بود. از شنبه تا چهارشنبه رو به جای ساعت 4 بعدازظهر ساعت 9 و 10 شب برگشتم خونه و کلی جلسه و هماهنگی و استرس داشتم. تازه یکی از بدترین روزای امسال رو هم همین دی, ...ادامه مطلب

  • من باب پشت پرده رفاقت یا چگونه برای لافکادیو بگ بگیریم یا شماها هم از این کارها بکنید...

  • خلاصه برداشت از این پست آزاد است. فقط جمله آخرش منو کشته که طرف رو یه ساعت هدایت کرده و به قول ماها یک سرویس کامل طرف رفته و برگشته:) بعد برمیگرده میگه من هرچی بگیری قبول دارم!!! آخه قربون شما بشم من! این بنده خدا که ..., ...ادامه مطلب

  • که این فرد مدت‌هاست از خود خارج شده و برنگشته...

  • کی برای ما آگهی می‌چسبونه؟ + نون دال الف: من اون پست رو خوندم و این رفیق قدیمی جواب کامنت من رو هم هنوز نداده. بهش بگو دست بردار از این در وطن خویش غریب..., ...ادامه مطلب

  • که فرصت کوتاه‌مون داره از دست میره...

  • بچه که بودم با داداشم خیلی دعوام می‌شد. تو شوخی و جدی کتک‌کاری هم کم نکردیم. چهار سال از من بزرگتر بود و من همیشه کتک می‌خوردم. یه بار بدجور دعوامون شد. یه مشت زد تو صورتم و هنوز که هنوزه دردش رو حس م, ...ادامه مطلب

  • این بود دنیایی که قرار بود بسازیم؟

  • نمی‌دونم چطوری می‌خوای این پیشنهادت رو جبران کنی غمی. ولی کار سختیه. روز جمعه‌ام خراب شد. غم عالم رو سینه‌ام نشست و دارم هی فکر می‌کنم و فکر می‌کنم و فکر می‌کنم و به جوابی نمی‌رسم برای این سوال..., ...ادامه مطلب

  • شما بودین آب نمی‌شدین از این حجم مهربانی؟

  • کتابفروشی‌های مرکز شهر همه رو رفتم. شهر کتاب رفتم. سایت انتشارات رفتم. جایی که کتاب دست دوم می‌فروختن رفتم. هیچ جا نداشت. رفتم تو سایت کتابخونه دانشگاه. دیدم یه نسخه اونجاست. فقط یه نسخه تو کتابخونه , ...ادامه مطلب

  • بعدم یه سیگار روشن کرده باشه و راه افتاده باشه سمت شیراز...

  • تو پایانه جنوب حوالی ساعت 2 بعدازظهر تو اتوبوس نشسته بودم تا برم سمت اهواز. تو حال و هوای خودم بودم که یه دفعه دیدم یه راننده با لباس فرم اومد وایساد پشت اتوبوس کناری. چند ثانیه زل زد به روبروش. بعد , ...ادامه مطلب

  • خاک و خاطره بازی!

  • دارم اتاقم رو بعد یکسال تمیز می‌کنم. لینک رادیو جوان رو باز کردم و الان داره آهنگ یک عشق و نصفی مسیح رو می‌خونه! شما گوش ندین بهش منم الان میزنم بره بعدی! تو اتاقم یک سال و نیمه هر کتابی هر گوشه‌ای ا, ...ادامه مطلب

  • بی تو بر من چه گذشت به روایت تصویر!

  • همیشه دوست داشتم منم یکی از این عکسا بگیرم. امروز اتفاقی وقتی داشتم برمی‌گشتم یادم افتاد دو ماه پیش از این درخته عکس گرفته بودم. خیلی برگای خوش‌رنگی داشت تو پاییز. خدا بالاخره قسمتم کرد! یه آرزو تو ل, ...ادامه مطلب

  • از بدها...

  • اگه یه روزی بفهمی اون آدم خوبه زندگی نیستی چیکار می‌کنی؟, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها